ستاره جوان جام تختی: آماده نبرد با کامران قاسمپور بودم
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۶۳۲۲۷
به گزارش قدس آنلاین، مبین عظیمی درباره دلایل کنارهگیریاش از چرخه انتخابی تیم ملی کشتی آزاد بزرگسالان ایران برای حضور در رقابت های جهانی ۲۰۲۳ صربستان، اظهار کرد: روز شنبه آقای محسن کاوه با من تماس گرفت و اعلام کرد از انجا که فاصله زمانی میان رقابتهای جوانان آسیا و قهرمانی جوانان جهان کم است و تو را برای حضور در رقابتهای امیدهای جهان نیز مد نظر داریم، باید در این ۳ رویداد کشتی بگیری و نمیخواهیم خیلی خسته بشوی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آزادکار وزن ۹۲ کیلوگرم تیم ملی جوانان که با شایستگی مقابل تمامی رقبای خود در رقابتهای جام تختی به عنوان قهرمانی رسید تا رقیب کامران قاسمپور برای حضور در رقابتهای جهانی صربستان شود، در پاسخ به این سوال که آیا خود او نیز خواهان کنارهگیری از چرخه تیم ملی بزرگسالان بوده یا خیر، گفت: حقیقتا خیلی دوست داشتم که با کامران قاسمپور کشتی بگیرم. خودم را هم آماده کرده بودم تا مقابل او به میدان بروم اما با این شرایط بهتر است پله به پله جلو بروم و همه چیز به وقت خودش باشد. آقای کاوه و کادر فنی تیم ملی قطعا کارکشتهتر هستند که این تصمیم را گرفتهاند.
وی در پاسخ به این سوال که در صورت حضور در چرخه انتخابی تیم ملی، در مرحله نهایی میتوانست رقابت سختی با کامران قاسمپور داشته باشد، خاطرنشان کرد: بله قطعا رقابت سختی میشد اما هیچ چیز غیر ممکن نبود. کشتی برد و باخت دارد. من با تمام احترامی که برای کامران قاسمپور قائل هستم در خودم میبینم که او را در ۱۹ سالگی شکست بدهم. البته هنوز جوانم و باید تجربه بیشتری کسب کنم تا به اهداف بزرگی که در سر دارم برسم و بتوانم مایه افتخار مردم کردستان شوم.
عظیمی در واکنش به این موضوع که با همه این اوصاف فرصت حضور در رقابتهای جهانی بزرگسالان، ارزشمند بود، گفت: بله قطعا همینطور است. خیلی خوب میشد اگر در بلگراد به میدان میرفتم. فعلا اینطور تصمیم گرفتهاند و من هم باید تابع تصمیمات باشم.
ستاره ۱۹ ساله رقابتهای جام تختی در ادامه درباره قهرمانی در این مسابقات، گفت: در جام تختی همه مدعیان حضور داشتند. من هم در اردوی تیم جوانان تمرینات زیادی داشتم. کادر فنی تیم ملی جوانان هم ایمان زیادی به من داشتند که اول میشوم. خدا را شکر به هدفم رسیدم و صاحب عنوان قهرمانی شدم وتوانستم خودم را معرفی کنم.
کشتیگیر اهل سقز تیم ملی جوانان، با قدردانی از حمایت کردزبانان در سالن غدیر ارومیه، خاطرنشان کرد: تماشاگران کرد واقعا برایم سنگ تمام گذاشتند و از همه آنها تشکر میکنم. از پدر و مادرم نیز که همیشه با وجود تمامی سختیهای زندگی حامی من بودند نیز قدردانی میکنم و دست آنها را میبوسم. من در سقز اصلا حریف تمرینی ندارم و از لحاظ امکانات نیز با مشکلات زیادی دست به گریبانیم. امکانات ما مثل شهرهای تهران، مازندران و دیگر شهرها نیست و برای بدنسازی و تمرین کشتی نیز دچار مشکل هستم. به همین خاطر شرایطم سخت بود و مجبور بودم برای تمرین به تهران یا مازندران بروم.
وی در پایان در پاسخ به این سوال که آیا هدف بزرگ او حضور در المپیک پاریس است یا خیر، گفت: قطعا همینطور است و برای حضور در المپیک پاریس برنامه دارم اما فعلا زود است و ابتدا امسال باید به دنبال کسب بهترین نتیجه در رقابتهای جوانان و امیدها باشم و پس از آن بهترین تصمیم را بگیرم.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: کامران قاسمپور حضور در رقابت کامران قاسمپور برای حضور جام تختی تیم ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۳۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرار زن جوان از دست مرد شیطانصفت | مرا به بیابانهای اطراف شهر کشاند و...
به گزارش همشهری آنلاین، زن ۳۹ ساله که مدعی بود فریب مردی شیطانصفت را خورده است، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: پاییز سال ۸۷ بود که به همراه مادرم سوار خودروی شخصی مسافربر شدیم. بین راه راننده که مدام از آینه جلو به من نگاه میکرد ناگهان روی ترمز کوبید و مرا از مادرم خواستگاری کرد. من هم که آن زمان جوانی خام و بیتجربه بودم با این رفتار راننده بلافاصله عاشق شدم و به طور پنهانی با او ارتباط برقرارکردم.
من و حامد در نهایت با هم ازدواج کردیم ولی خیلی زود متوجه شدم او دست بزن دارد و با هر بهانه کوچکی مرا کتک میزد. با وجود این چارهای جز سوختن و ساختن نداشتم چراکه وضعیت اقتصادی خانوادهام بسیار ضعیف بود و نمیتوانستم دوباره به خانه پدرم بازگردم.
بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتم پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده استحامد شبها دیر به خانه میآمد و درگیر مواد افیونی هم شده بود. حالا دیگر نهتنها هیچگونه عشق و محبتی بین ما وجود نداشت، بلکه او نمیتوانست مخارج زندگی را هم تامین کند. در این شرایط پسرم نیز به دنیا آمد و من برای هزینههای پزشکی و مخارج روزانه دچار مشکل شده بودم. به همین دلیل دیگر چارهای جز طلاق برایم باقی نماند و مجبور شدم پسرم را به پدرش بسپارم و از او جدا شوم.
وقتی به خانه پدرم برگشتم، هیچگونه حمایت مالی نداشتم. این بود که به یکی از شرکتهای خدماتی و نظافتی مراجعه کردم و آنها مرا برای نگهداری از یک زن کهنسال معرفی کردند. در همین روزها مادرم به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان سپرد و یک سال بعد هم پدرم را به دلیل کهولت سن از دست دادم.
در شرایط اسفباری قرار گرفته بودم که پسر بزرگ پیرزن پیشنهاد کرد در خانه آنها سکونت داشته باشم و به طور شبانهروزی از مادرش پرستاری کنم. من هم خیلی زود پیشنهادش را پذیرفتم، ولی او چند روز بعد از من خواست برای آن که در منزل آنها راحت باشم، به عقد موقت او دربیایم. با آنکه یعقوب همسر و فرزند داشت، به ناچار پذیرفتم تا سرپناهی برای خودم داشته باشم. اما ۳ ماه بعد از این ماجرا پیرزن فوت کرد و فرزندانش نیز منزل ارثیهای را فروختند.
در این وضعیت من دست به دامان یعقوب شدم و از او خواستم خانهای برای من اجاره کند تا با هم زندگی کنیم. اما او مرا به همراه لوازم شخصیم از خانه بیرون انداخت و مدعی شد مدت زمان عقد موقت به پایان رسیده است و دیگر هیچ تعهدی به من ندارد.
دیگر تنهاتر از همیشه بودم و جا و مکانی هم برای زندگی نداشتم. این بود که به یکی از پارکهای مشهد رفتم تا شب را در آن جا سپری کنم. در همین حال مردی به من نزدیک شد و ادعا کرد مکانی برای اقامت شبانه من دارد. من هم به خاطر نادانی و غفلت پیشنهادش را پذیرفتم و سوار خودرویش شدم تا به خانه او بروم ولی آن مرد مرا از یک جاده خاکی به بیابانهای حاشیه شهر برد و قصد تعرض به مرا داشت که تصمیم گرفتم فرار کنم ولی او خودرو را خاموش کرد و با گرفتن کیف و لوازم شخصیم مرا در تاریکی شب در بیابانها رها کرد و گریخت.
من هم نتوانستم به خاطر تاریکی هوا شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم. مدتی در کنار جاده سرگردان بودم تا اینکه خودرویی از راه رسید و خانوادهای مرا سوار کردند و به شهر آوردند. اکنون نیز به کلانتری آمدهام تا از آن مرد شیطانصفت شکایت کنم.
با صدور دستوری از سوی سرهنگ علی ابراهیمیان (رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد) تحقیقات پلیس درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد.
کد خبر 849567 برچسبها خبر مهم سارق - سرقت ازدواج - طلاق حوادث ایران